Saturday, October 21, 2006

از گفتگو ها




اپوزیسیون کرد درسوریه و آینده ی د مکراسی


در آن کشور

گفتگوی اختصاصی با 4 گروه کرد سوری در سلیمانیه

توجه



این گفتگو در ابتدا به زبان کرمانجی صورت گرفت که بعدها به کمک تنی چند از دوستان مترجم کردم که آگاه به دو زبان کرمانجی و سورانی بودند از روی نوار به سورانی و سپس توسط اینجانب به فارسی ترجمه گردید. این مصاحبه درزمان سر دبیری اینجانب در هفته نامه ی کرفتو انجام شد که بعد از کود تای نا جوانمردانه ی مدیر مسئول آن نشریه و یکی دوشیر پاک خوردهی دیگر-علیه من امکان چاپ نیافت و اکنون جهت اطلاع ملت شریف کردستان آنرا در سایت شخصی خود درج می نمایم. .




پیش گفتار




رژیم سوریه بعد از کشتن نخست وزیر پیشین لبنان " رفیق حریری " و باز تاب سیاسی گزارش میلیس دچارگیر و گرفت های دشوار سیاسی شده است. جدای ازین مقوله نیروی نظامی آن کشور با 30 هزار نفر سرباز و توپ و تانگ بعد از 30 سال اشغال لبنان نا چار به عقب نشینی شد . بعد از انعکاس سیاسی گزارش میلیس ( نماینده ی سازمان اتحادیه ی اروپا ) و متهم کردن سران حزب بعث به دخالت در کشتن رفیق حریری و فرار عبدوالحلیم خدام به فرانسه به عنوان نفر دوم حزب بعث سوریه و جانشین بشار اسد رییس جمهور آن کشور – مشکلات حکومتی و سیاسی دولت تک حزبی و دیکتاتوری بعث را بیش از بیش گسترده تر کرده است. در این راستا گروهای عرب و کرد اپوزیسیون سوریه جنب و جوش ها و حرکت های سیاسی خود را بیشتر کرده اند. از سویی گروهای عرب و کرد های تبعیدی دوراز دمشق در پارلمان اروپا کنفرانسی را ترتیب دادند و متعاقبا" نیز همانند آن کنفرانس در واشنگتون بر پا شد. که نیروهای اپوزیسیون دولت بعث سوریه در آن زنجیره نشست ها - فعالیت چشمگیری را به منصه ظهور رسانیدند که ظاهرا" در آینده ای نزدیک در بروکسل مهمان عبدالحلیم خدام و 22 گروه ضد بعثی آن کشور خواهند بود . به پیشنهاد خدام بعد از توافق واشنگتون - قراراست تشکیل جبهه ی متحد آزادی سوریه – دولت موقت و شورای رهبری جزو مهمترین بر نامه های گروهای مختلف ضد دولت سوریه در مذاکرات آینده ی
قرار گیرد. عدم آگاهی کامل و درست ما از شرایط اختناق در سوریه بویژه زندگی
و مشکلات و ستم های وارده بر ملت کرد در آن کشور من را بر آن داشت که برای اطلاع بیشتر خوانندگان خود این گفتگو را آماده نمایم.

14 گروه و حزب سیاسی در کردستان سوریه فعالیت سیاسی نیمه مخفی و نیمه آزاد دارند. مبارزه ی آنها مبارزه ای دشوار است و مجوز قانونی و رسمی هم ندارند. بهر حال در پهن دشت سوریه آنها با دیکتاتوری بعثی می جنگند. رژیم سوریه از نظر امنیتی ضمن کنترول حرکت های سیاسی گروهای مخالف تا حدی از جنب و جوش های اپوزیسیون با توجه به فضای بین الملی علیه خود چشم پوشی می کند. بی شک غرب کردستان سوریه مانند کردستان عراق و ترکیه وایران دست خوش هجو مهای سنگین تاریخی ضد کرد نبوده است. و اگر جنبش و نهضت ئا دار 2004 قامیشلی را کنار بگذاریم مبارزه ی کرد ها در آن کشور به شیوه ه ایآرام و مدنی ادامه داشته است. هر چند کرد ها همواره مورد هجوم و تهدید به زندان قرارداشته اند و بیش از نیمی از آنها هنوز فاقد شناسنامه و حق هویت و سکونت در کشور سوریه می باشند. بهمین دلیل هم رژیم شوریه جدای از دستگیری و محکوم به اعدام کردن ( شیخ محمد معشوق خزنه وی ) به کردستان سوریه لشکر کشی نکرده است. ار سوی دیگر کردستان سوریه بر خلاف بخش های کرد نشین تر کیه – ایران و عراق اپوزیسیونی نیرومند را تا کنون به جهان معرفی نکرده است. سه حزب اساس کردستان تر کیه و عراق( شما ل کردستان ) یعنی حزب پ-ک-ک( pkk) در
تر کیه و حزب دمکرات ( pdk) و اتحادیه ی میهنی درکردستان عراق ( puk ) در دگرگونیها و تغیرات مبارزاتی کردهای سوریه ( غرب کردستان ) نقش داشته اند.
از گذشته ی نزدیکی مبارزات احزاب داخلی سوریه رنگ و بوی تازه ای گرفته است . و تشکیل جبهه یی متحد در سر لوحه ی این حرکت های نوین سیاسی قرار دارد که از میان می توان به : (PDK S ) ( جبهه ی دمکراتیک کرد سوریه ) اشاره نمود. روشن است که حزب دمکراتیک کرد ( الپارتی ) به رهبری عزیز مصطفی از این حبهه حمایت می نماید.بهمن طریق 4 تشکیلات نزدیک بهم نیزاتحاد مهینی کردستان سوریه را شکل داده اند. ( YNK (حزب دموکرات پیشرو کرد سوریه – به رهبری حا جی درویش یکی دیگر از نیروهای اپوزیسیون کردهای سوریه ست که از ( پ-ک-ک ) جدا شده است.
این نیروها به دنبال نشست و گفت وگو های فراوان با همتایان ملی عرب خود به جبهه ی مشترک یا ( اعلان دمشق ) پیوستند و بیان نامه ی سیاسی اپوزیسیون سوریه را منتشر کردند. که این کار خون گرم و تازه ای به مبارزات اصلاح طلبانه و رفرم خواهی آزایخواهان کرد و عرب سوریه ریخت. از میان 14 گروه مخالف دولت سوریه 8 گروه از آنها به توافق و هم پیمانی رسیدند. دوگروه دیگر به نام " وفاق دمکراتیک کرد وراه آینده ی کردستان " هر چند عضو اعلان دمشق و همپیمانی با آن نیستند ولی آن اعلان را امضا کرده و بر اصول آن توافق دارند. در واقع اکنون 10 حزب در توافق با اعلان دمشق علیه دولت سوری و استقرار دمکراسی در آن کشور هم پیمان و بایکدیگر هم صدا مبارزه می کنند. در مورد روش مبارزاتی و تفکرات اپوزیسیون سوریه بر آن شدم که با نمایندگان 4 گروه کرد سوریه در نشستی دوستانه به گفت و گو بنشینم . که می توان به حضور : آقای عبدوالباقی یوسف عضو مکتی سیاسی حزب اتحاد کرد و آقای شلال گه دوو عضو شورای رهبری و نماینده ی حزب دموکراتیک پیشرو کردستان و حاجی عفرینی عضو شورای رهبری حزب وفاق دمکرات کردستان و فتح اله حسینی نماینده ی حزب چپ کرد اشاره نمود که دعوت من را پذیرفتندو در این گفتگو شرکت نمودند.

عبادی : دوستان عزیزم قبل ازهر چیز ازاینکه به دعوت من پاسخ مثبت دادید و در این گفتگو شرکت نمودید تشکر می کنم. ! بعد از کشتن رفیق حریری و نهضت استقلال طلبی مردم لبنان و وادار کردن ارتش اشغال گر سوری به عقب نشینی و گزارش میلیس که گیرو گرفت های زیادی را برای حکومت بعث سوریه پیش رو نهاده است . خود کشی شک بر انگیز قاضی کنحانی وزیرکشور سوریه و فراروگریزعبدالحیلم خدام از آن کشور به غرب ( فرانسه ) و ...... همه حاکی از بی ثباتی و آشفتگی درین کشور است – شما به عنوان بخشی از نیروهای اپوزیسیون - شرایط حکومت سوریه را چگونه ارزیابی می کنید ؟

عبدالباقی یوسف : براستی تحولات و تغیراتی مهم در خاور میانه در شرف تکوین است که متاسفانه رژیم سوریه تا کنون نتوانسته است در ین راستا گام بر دارد. و علت آنهم به ایدئولوژی توتالیتری حزب بعث منوط می گردد و تا حدی هم به نا هماهنگی میان سیستم حکومتی و مردم .
رژیم بعث سوری به هر شیوه یی متوسل می شود تا مردم را بترساند و در قید و زنجیر قرار دهد. این رژیم حدود 40 سال است که از این شیوه و متد استفاده می کند و بر آن نیست که تحولی در تفکروزندگی دیکتاتور مابانه ی خود ایجاد نماید.
دولت فقط قدرت را می بیند و مردم را در امور جاری حکومت شریک و سهیم نمی کند- بهمین دلیل مردم از دولت بعثی روی گردان شده اند.و دور هم نیست که تمامی دستگاه های دولتی مواجه به از هم پاشید گی شوند. 90% در آمد نفت از طرف ایادی اطلاعاتی سوریه که شامل سران حزب بعث و خانواده ی اسد می شود - ضبط می گردد و 10 % باقیمانده هم باز در چنگ سران رژیم بعث ست که باید صرف زندگی و عمران مردم شود که به آنها هم اجازه ی چنان تغیرات ریشه ای و اصلاحاتی داده نمی شود. در واقع تضادی در سیاست دولت سوریه مشهود است. از سویی این دولت می کوشد که وانمود نماید که پایگاه و قدرت فراوان در میان مردم دارد و کارهای زیادی ر ادر پیش رو نهاده و از سوی دیگرهمین ادعا ها بلای جان خودش گردیده است. بعنوان نمونه پیمان سوریه با یکی دو کشور شناخته شده و منزوی جهانی و حمایت از گروهای تیروریستی تند و تیز حماس و جهاد اسلامی نا کامیهای زیادی را برای رژیم سوریه به دنبال داشته است. بویژه کشتن حریری شانس ماندن این رژیم راازوی گرفت- بدانگونه که باعث اخطار جهانی به دولت بعثی و دیکتاتوری حاکم بر سوریه گردید. از سوی دیگر دولت بعث سوریه ادعای اتحاد اقوام ساکن آن کشور را دارد و فکر می کند می تواند با دورغ نیروهای اپوزیسیون خارج از کشور را به طرف خود و وعده های تو خالیش جلب نماید.
کاملا " واضح است که رژیمی دیکتاتوری شایستگی و توان اتحاد ملی و دولت آشتی ملی را ندارد. بحران رژیم سوریه تنها سیاسی نیست بلکه بحران اقتصادی هم هست. خدام این راستی را پذیرفت که 95% ملت سوریه و ساکنان آن کشور فقیرند.
و 5% آنها زندگی نسبتا" مرفهی دارند. کردستان سوریه فقیرترین بخش این کشور است. در هر صورت این رژیم با متدی قدیمی حکومت وحشت خود را پی ریزی کرده است. بعد از 11 سپتامبر حلقه ی محاصره به دور رژیم های دیکتاتوری تنگ تر شده است. ریرا آنها بوجود آورنده ی تیروریزم و اسلحه های کشتار جمعی هستند. شیوه ی حکومت بعث سوریه – بی شک به دنبال تحولات در عراق – سرنوشتی محتوم همچنان آن کشور خواهد داشت. این رژیم توانایی اصلاحات و گسترش آزادی و دمکراسی را ندارد و بهمین دلیل بسیار زود دستخوش تحول و دگر گونی خواهد شد.

حاجی عفرینی : از این دیدار و دعوت منهم به سهم خود تشکر می نمایم! رژیم سوریه فرو خواهد ریخت – چونکه این اخطار وخواست جامعه ی جهانی و مردم سوریه ست. در قرن بیستم هیچ رژیم توتالیتری مورد قبول مردم آن کشور ها نیست. مردم سوریه هم هماهنگ با فشار های جهانی در آستانه ی تغیر و اصلاح رژیم دیکتاتوری خود می باشند. زیرا فرو پاشی سرنوشت محتوم چنین رژیم هاییست. از سوی دیگر گفتم که جامعه ی جهانی نظر خود را برای تغیر چنین رژیم هایی اعلام کرده است .
بعنوان نمونه امریکا در راستای دموکراتیزه کردن خاورمیانه – بر آنست که متد حکومت لیبرال دمکراسی را دراین منطقه تقویت نماید. و رژیم های توتالیتر را که بزور اسلحه بر مردمشان حکومت می کنند تغیردهد. برهمین اساس تاکید برازمیان بردن شیوه های حکومتی و باورهای فندامنتالیستی( بنیاد گرایی ) و دار
ودسته ی آنها دارد. بیگمان حزب بعث سوریه حزبی نژاد پرست و ضد مردمی ست.
شیوه و سیستمی این چنین برای مدنیت امروز جهان بسیار خطر ناک است. بهمین خاطر است که امریکا در تلاش فرو پاشی این رژیم ضد مردمی ست. آشکار می باشد که رژیم بشار اسد بسیار آشفته و نا توان شده است و نمی تواند در برابراراده ی جهانی و مردم خود پایداری نماید. بعنوان مثال می توان به قطع نامه ی شورای امنیت بعد از جنبش اعتراضی مردم لبنان علیه سوریه در مورد عقب نشینی آن کشور اشاره نمود. در مقابل گزارش میلیس نماینده ی اتحادیه ی اروپا که نقش سوریه در مورد عقب نشینی از لبنان و نقش آن کشور را در قتل رفیق حریری آشکار می کند – رژیم بعثی بشار اسد دست پاچه وهراسان شده است.
در واقع می توان گفت : که رژیم بعث سوریه سرانجام خود را خواهد دید. بقدرت رسیدن اخوان المسلیمن در مصر و حماس در فلسطین تا حدی هماهنگی نیروهای صلح طلب وآزادیخواه را در منطقه تغیر می دهد. و عمر این رژیم ها را کمی بیشتر خواهد کرد . بهر حال در آینده ی نزدیک رژیم سوریه فرو پاشی خواهد داشت. در مورد حلیم خدام هم باید آگاه باشیم که این فرد نفر دوم سیستم بعث سوریه بوده است ودراجرای امورو استقرار دیکتاتوری این رژیم در گذشته و حال سهیم بوده است. هر چند گریز و فراروی از دوزخ بعثی ها گامی مثبت تلقی می گردد و این خود تا حدی گذشته ی او را تعد یل می نماید. این سخن هم درست است که در مورد کردها تاکنون واکنش مثبتی از او ندیده ایم هر چند شعار جبهه ی متحد کرد وعرب را سر می دهد. اعتقاد من بر اینست که او نمی تواند اپوزیسیونی نیرومند را بنا نهد و اینکار ازاو بر نمی آید. زیرا مردم ما می دانند که او یکی از بنیان گذاران رژیم بعث سوریه می باشد. شاید بعضی از کشور ها ازاو واطلاعات ضد بعثیش حمایت کنند وازآن در سطح جهانی استفاده نمایند ولی باور ندارم که او نقش گران سنگی در آینده ی تحولات سوریه داشته باشد.

شه لال گه دوو: جناب عبادی ! از شما که بانی نشستمان شده اید - تشکر می کنم. اعتقاد ما براینست که از چند جهت شیوه ی ادره ی امور توسط رژیم بعث سوریه ضد انسانی و غیر معقول است. هم کر دها و هم عرب ها ازاین رژیم و عملکردش نا راضی هستند. بی شک برخورد آنها با کرد ها بسیار دردناک تر بوده است. کردها از نظر ملی و شهروند بودن در سوریه دچار ستم مضاعف شده اند. بگونه ایکه ما شاهد اجرای پروژهای نژاد پرستانه ی عرب ها علیه ملت کرد بوده ایم.
بعنوان نمونه در منطقه ی جزیره 37 روستای عربی را به مناطق کرد نشیتن کوچ داده اند و کرد ها را از خانه و محل زندگی خود تارانده اند. این کار تعریب کردن مناطق کرد نشین است.
ضمنا" در دوران عبدالتاصر در سال 1962 در سوریه - سر شماری بعمل آمد که پیامد و نتایجی آن - تعداد کر دها را250 هزار نفر بر آورد کردند – براستی چنین دورغی و چنین شیوه ی نژاد پرستانه ای در سر شماری در هیچ کجای دنیا سابقه ندارد.
این ستم نیست که رژیمی یباید حق شهروندی راازمردمی که در ان کشور زندگی میکنند. سلب نماید و به آنها شناسنامه ندهد؟ این کار عیر انسانی ترین شیوه ی سر کوب ساده ترین اصول آزادی انسان است.
همانگونه که همکاران من گفتند اگر رژیم سوریه خود را تغیر ندهد و در تکاپوی ایجاد دمکراسی نکوشد فروخواهد ریخت. امروز که اکثر گرو ه های اپوزیسیون
( چه کرد و چه عرب ) خواهان ایجاد گنگره ای از سوی رژیم سوریه شده اند تا حقوق همه را برسمیت بشناسد و آزادی های اساسی را پاس دارد – فرصتی ست برای رژیم سوریه که اگر غیرازآن درخواست ها عمل نماید سر انجام شومی را تجربه خواهد کرد.

فتح اله حسینی : شیوه ی حکومتی رژیم بعث ویران است که گویا در خون خودش غلط می خورد. شورش و نهضت ئادار در کردستان سوریه – رژیم بعث را شوکه کرد. و این حقیقت را آشکار نمود که کردها پتانسیلی نیرومند هستند. و در هیچ شرایطی این رژیم را نمی خواهند. با توجه به فشار های بین المللی سوریه کشوریست که بسوی دگرگونی و فرو پاشی حزب بعث پیش می رود. من زیاد خوشبین نیستم که بعد ازفروپاشی رژیم نژاد پرست بعث سوریه – کرد ها بتوانند از این دگرگونی به حقوق حقه ی ملی خودشان برسند. زیرا کرد ها تا کنون برای تغیر جدی رژیم بر نخاسته اند. و در میان خود نیز نیروهای مخالف رژیم به وحد تی نیرومند دست نیافته اند- اما باورم اینست که این رژیم صد در صد فرو خواهد ریخت . خدام گناهکار و نفر دوم رژیم سوریه بوده است. که در ایجاد و استمرار و گذشته سیاهش سهیم می باشد. او در درون و میان مردم تاثیر بسزایی نخواهد داشت اما نیروهای اپوزیسیون خارج از کشور می توانند باهمکاری اوسقوط رژیم را نزدیکتر کنند.

عبدوالباقی یوسف : من برای سخنان جناب شه لال گه دوو احترام قایل هستم – ایشان گفتند که کردها هیچ حقوقی ندارند – حرف ایشان را می پذیرم ولی من با اعلان دمشق و محتوی آن بیانیه همراه نیستم – زیرا در آن بیانیه بعض از گرو ه های اپوزیسیون کرد و عرب از رژیم سوریه در خواست کرده اند که رژیم سوریه کنفرانسی تر تیب دهد که نیروهای اپوزیسیون درآن شرکت نمایند و در آنجا به سازش برسند - به باور من این نقطه نظر عقلانی نیست و مشکلات معاصر ملت ما را حل نخواهد کرد. رژیم ضد مردمی بعث سوریه بطور قطع قادر نیست تقش مثبتی در این کنگره بازی کند زیرا که صد در صد رهبری و کا روبار گنگره رادر چنگ خود خواهد داشت . این گنگره قرار است در دمشق تشکیل گردد.. ار سوی دیگر این کار فقط شامل اپوزیسیون درون کشور خواهد شد و نیروهای خارج از کشورامکان مشارکت در آن کنگره را نخواهند داشت. و رژیم اصلا" بفکر حضور احزاب و نیروهای مخالف خود درآن گنگره نیست و تحمل آترا نخواهد کرد.

شه لال گه دوو : اعتقاد من بر اینست که سنگ بزرگ علامت نزدن است. بگذارید جناب عبدوالباقی و حزبش بدانند که تمامی کردهای سوریه آماده ی گفتگو با رژیم سوریه هستند و هیچ گروه سیاسی تا کنون خواهان فروپاشی رژیم و مسلح شدن اعضا ی خود علیه حزب بعث نشده است. نظریه ی حزب متحد کرد که جناب عبدوالباقی درآن مبارزه می کند شعارش
" جبهه " و هم پیمانی ست و بر آنست که با رژیم بشار اسد گفتگو نکند- اما تلقی این حزب از مسایل در درون کشور و خارج ازآن یکی نیست در حالیکه حزب ما هم در درون و هم در برون نظریه ای یکسان دارد. ما از نظریات خود و ابراز آن شرمنده نیستیم – بعنوان مثال – من در اینجا می توانم سخنان بهتر و دلچسب تری بزنم اما فکر می کنم سنگ بزرگ علامت نزدن است.

عبادی : شیوه ی مبارزه ی اپوزیسیون حکومت سوریه در مجموع و بویژه کرد ها چگونه ست؟ ایا اعلان دمشق می تواند نقطه ی مشترک پیوند و تغیری اساسی برای مبارزه ی کردها باشد؟

عبدوالباقی یوسف : دگرگونیهای جهانی و تحولات خاور میانه – عوامل و نظریات تازه ای را در منطقه بهمراه آورده اند – اما تا کنون اپوزیسیون سوریه تغیراتی اساسی در مشی مبارزاتی خود نداده است. بهمین دلیل می توان گفت که اپوزیسیون دولت سوریه سر در گم است.
از سویی رژیم سوریه رژیمی دیکتاتوریست ولی در سوریه هم هیچ مقابله ای مسلحانه از سوی نیروهای مخالف رژیم بعث صورت نگرفته است – نه نیروهای کرد و نه نیروهای ملی عرب علیه حکومت بعثی مبارزه ای مسلحانه را شکل نداده اند. جغرافیای بیابانی و کویری کردها ی سوریه امکان این حرکت را به کرد ها نداده است. بی شک این منطقه ی جغرافیایی – با شرایط زندگی کرد های ایران – تر کیه و عراق متفاوت است. از سوی دیگر قدرت و تسلط رژیم دیکتاتوری بعثی سوریه اجازه ی مبارزه ای مدنی و دمکراتیک را نمی دهد و یا اگر هم چشم پوشی کند - میداند که کاری از این طریق صورت نخواهد پذریرفت. رژیمی مانند سوریه به خوبی میداند چگونه از اوضاع و احوال جنگ سرد بهرهمند شود. و بهمین دلیل هم در ناتوان کردن احزاب اپوزیسیون مخالف خود موفق شده است. از سوی دیگر حدود 50 سال است که مسئله ی نژاد عرب و کرد درآن کشور مطرح است. این گفتگو تفکری را در نزد اعراب تقویت کرد که گویا کردهای سوری( روژئاوای کردستان ) ضد عرب و ضد اسلامند و این باور نیز بوجود آمده که کرد ها نمی توانند خود را از دست عرب ها رها سازند. خود اپوزیسیون هم شعارهایی داده است که رژیم زیاد کاری به کارشان ندارد. رژیم بعث دیگر صحبتی از مبارزه ی ضد امپریالیستی و صهیونیستی و ضد ارتجاعی نمی کند . نظریات گروهای مخالف بر آنست که رژیم می خواهد با امریکا و اسراییل سر میز مذاکره بنشیتد. این سخن گرو های تجمع وطنی و دموکراتیک است که چنین نظریه ای را اعلام میکنند- که به نظر من تفکری قومی – شونیستی ست. بعنوان مثال شخصیتی مانند ریاز تورک که از رهبران جناح چپ است گفته که کردها هیچ حقوقی ندارند -باید ماهیت این سخنان بررسی شود. واضح است که این حضرات تفکرات تازه را نپذیرفته اند – اینست که مکانیزمی نیرومند برای مبارزه با دیکتاتوری هنوز شکل نگرفته است. اگر ما راهپیمایی راه بیاندازیم به نوکری بیگانه متهم می شویم. خوب این تفکرات چگونه می تواند موفق باشد. چندین جناح و شیوه ی مدرن مبارزه با دیکتاتوری شکل گرفته اند که درآینده ی سوریه نقشی کار ساز خواهند داشت- مانند سازمان های اجتماعی مدنی و سازمان های حقوق بشر و غیره ........
البته رژیم بعث بشدت با آنها مخالفت می کند . گروهای اپوزیسیون خارج از سوریه مدرنترین مطالبات لیبرالی وآزایخواهانه ی خود را دارند. افسوس رژیم مجال پیوند نیروهای درون وخارج را تا کنون نداده است.
در مورد اپوزیسیون کر دها می توانم بگویم که دوگانگی و چند دستگی بر تفکرات آنها حاکم است. جنا حی وجود دارد که می خواهد با رژیم بعث سوریه به توافق برسد و در کنفرانس قدرت مشارکت نماید. به معنای دیگر اینکه به تحولات دردرون رژیم امید بسته است. اما چند گروه کرد مخالف و ضد بعثی هستند که نظریالات و شعارهای متفاوتی دارند. آنها شعار فروپاشی رژیم را سر می دهند. بال ضد گفتگوی اپوزیسیون کرد - ضد مبارزه ی دمکراتیک است و متدی تند تری را در مد نظر دارد. بی شک چشم انداز کردها در استرتژی مبارزاتیشان با یکدیگر متفاوت است. بعضی از نیروهای کرد - مسئله ی کردستان را در حل حقوق شهروندی یکسان – خاتمه یافته تلقی می کنند. در حالیکه جناح دیگری از کردها حل مشکلات و مسایل کردها را در چار چوب خاک و مطالبات ملی کرد ها ارزیابی می نمایند. .اینجا جای اپوزیسیونی توانا و نوگراخالی ست.

عبادی : جناب عبدوالباقی شما نظرتان در مورد بیانیه ی اعلان دمشق چیست ؟ آنگونه که از محتوی آن بیانیه بر می آید واشاره های امروز شما و شرکت کنندگان در این نشست - اعلا ن تا حدی محتوا وفورمیشنی دمکرایتک را در مد نظر دارد - اینطور نیست ؟

عبدوالباقی یوسف : این کاری ارزشمند است که اپوزیسیون باهم مشارکت نمایند و متحد شوند. بویژه مشارکت کردها وعرب ها ی ضد رژیم فاشیستی بعث ستودنی ست. اعلا ن د مشق نکاتی مثبت و منفی دارد! به عنوان نمونه – انجا که سوریه را بخشی از وطن عربی می داند – نقش اقوام و ملیت های ساکن سوریه از جمله کردها را نفی می کند. و همچنان مدنیت اسلامی را برای حل معظلات ریشه ای و اسا سی سوریه در مد نظر قرار داده است.و اشاره ای به جدایی دین از سیاست نمی کند ووظایف دولت را مشخص تتموده و نظریاتشان نسبت به کردها نظریه ی واپس گراست و کر دها را ملتی با تمدنی طولانی برسمیت نشناخته است.
ار سویی اعلان دمشق اشاره به تغیر قانون اساسی ندارد و اگر اینکار صورت نگیرد ابدا رژیم سوریه متحول و دگرگون نخواهد نشد. اگر نیروهای اپوزیسیون با نیروهای جهانی و مدافع حقوق بشر ارتباط ندشته باشند – این اعلان تاثیر خود را درآینده از دست خواهد داد.

حاجی عفرینی : از تشکیل جمهوری سوریه تا کودتای بعثی ها در این کشور تغیرات زیادی روی داده است.با آمدن حافظ اسد در سال 1970 شیوه ی تازه ای در حکومت سوریه شکل گرفت. خشونت و استبداد بعثی ها عملا" اپوزیسیون را کنار گذاشت. در تاریخ سوریه تنها یک جناح مسلح وجود داشته است و آنهم اخوان المسلمین بوده- این تشکیلات در حلب و حما و حمس حرکت های چشمگیری را نشان دادند که رژیم بعث با استفاده از نیروی زمینی وارتش و نیروی هوایی این جناح را سرکوب کرد – که از آن زمان جدایی و تغیری چشمگیری در محتوی و شیوه مبارزه در سوریه به چشم می خورد. که آنهم در جبهه ی میهنی پیشرفته عملا" خنثی شد. نقش این جبهه در چال کردن اپوریسیون بود. در تما م دنیا اخوان المسلمین به عنوان ضعیف ترین جناخ مخالف شناخته شده است. از اینها گذشته گروهای دیگرموجود - پایگاه مردمی ندارند. حزب شیوعی ( کمونیست ) تا حدی چایگاه مردمی داشت اما بعدا" این پایگاه را از دست داد. بعد از اخوان المسلمین با نیروی دوم یعنی کرد ها مواجه می شویم که در مقایسه با گروه های عرب سازمان یافته ترند.

عبادی : گفتید که گروه های عربی پایگاه مردمی ندارند در این حال شما به نیروی اخوان المسلمین به عنوان یک نیروی عرب در سوریه اشاره کردید.آیا اینجا تناقضی پیش نمیآید ؟ ضمنا" نظر شما در باره ی حزب اصلاح طلب فرید قادری چیست ؟

حاجی عفرینی : این گروه در امریکا تشکیل شد ه است و درارتباط سیاسی هم با جناح ها دیگر خوب عمل کرده است. ولی پایگاه مردمی در داخل کشور ندارد. درعراق هم افرادی این چنین را مطرح میکنند و بعد آنها را بصورت نیرویی مطرح شده - به بازی های سیاسی کشانیدند که می توان چلبی را در زمره ی این دسته نام برد. طولی نخواهد کشید که رفعت اسد و عبدوالحلیم خدام نیز شامل همین مورد خواهد شد. زیرا مسایل پنهانی بعد ها آشکار می شود.
جدایی گروهای مبارز کردهم مربوط به هنگام تشکیل حزب دمکرات کرد در سال 1975می شود – در واقع جدایی احزاب از همان زمان بصورت میراثی در سوریه خود نمایی کرده است. بی شک دست نیروهای امنیتی سوریه در این دگرگونی و جدایی دخالت داشته است. اما امروز شیوه های مبارزه دگرگون شده و تغیرات آن محسوس است زیزا تمامی گروه ها یکدیگر را تحمل می کنند – در مورد اعلان دمشق هم در محتوی خود بد نیست. بدن معنا که بیانیه یی سیاسی ست . این اعلان برآنست که در چارچوب مبارزه ای مدنی به گونه ای دمکراتیک تمامی گروها را در خود جای دهد. بیگومان اعلان دمشق نیروی کرد را مانند شهروند سوریه مشخص کرده است
و اشاره به یک ملت ووطن کردی نمی کند. هر چند ما به آن انتقاد نداریم اما به خاطر هماهنگی میان نیروهای مخالف کرد و عرب و اپوزیسیون رژیم بعث سوریه آنرا امضا کرده ایم.

شه لال گه دوو : اپوزیسیون سوریه ضعیف و آشفته است اما بعداز بیانیه ی دمشق شیوه ی مبارزه دچار تغیر شده است. این نخستین بار در سوریه می باشد که کردها مطالبات ملی خود را به پایتخت می برند.
بی شک کر دها نا چارند با عرب ها زندگی کنند. تا کنون هیچ نبرو و حزب کردی مخالف سوریه بحث جدا شدن از کشور سوریه وتجزیه طلبی کردها را مطرح نکرده است. ایکاش این اتحاد زودتر اتفاق می افتاد بی گمان دست آوردهای بیشتری را به دنبال داشت. اپوزیسیون کرد امروز در دو جبهه مبارزه می کند . چهار گروه دریک جبهه قرار گرقته اند و چهار گروه دیگر بصورت هم پیمان با یکدیگر همکاری و مبارزه می نمایند. سی یا چهار گروه دیگر هم دردرون سوریه مانند وفاق دمکراتیک کردو حزب اتحاد کرد و حزب اتحاد دمکراتیک کرد متمایل
به پ-ک-ک- و حزب دمکرات کرد سوریه به فعالیت مشغولند.

عبادی : گفته می شود که جبهه - متمایل به حزب دمکرات کردستان عراق است و هم پیمانان متمایل به اتحاد میهنی – آیا این تقسیم بندی درست است ؟

شه لال گه دوو : شاید این تقسیم بندی درست باشد- اگر هم چنین باشد مشکلی را پیش نخواهد آورد. پیوند با احزاب کردی امری طبیعی ست. هر چند به نظر من صد در صد اینگونه نیست که گفته شده است. احزاب سیاسی کرد سوریه بسوی اتحاد حرکت می کنند. از میان 12-13 گروه سیاسی کرد مخالف رژیم سوریه – خواست همگی آنها اتحاد است. دو تشکیلات دیگر هم بیانیه ی دمشق را ( اعلان دمشق ) امضا کرده اند که بدین طریق 10 گروه سیاسی کرد همراه هم مبارزه و حرکت می کنند. این کار نمانگر این حقیقت است که اکثریت گروه های کرد بیانیه ی دمشق را پذیرفته اند.

فتح اله حسینی : اپوزیسیون سوریه بسیار ضعیف عمل می کندو هیچ وسیله ی تبلیغاتی مدرنی در اختیار ندارد. که این خود ناتوانی اپوزیسیون را می رساند. ضعف مبارزه و موفقیت شیوه ی کار اسلام گراها در اقلیم ما مانند حماس – موازنه ی نیروها رابهم زده است. تشکل مبارزه ی کرد ها ازهم گسسته می نماید. بعضی از آنها سخن از کردستان سوریه می گویند – گویا این احزاب به تازگی این اسم را شناخته اند در حالیکه بسیاری از نیرو های مخالف رژیم بعث از ابتدی تشکیل ومبارزه خود را هچون کرد سوریه - در مد نظر داشته اند. از سوی دیگر نیروهای مخالف رژیم بعث جنا حی همچون حزب اصلاح طلب فرید قادری دارند که صد در صد مرتبط به از هم گسستگی آینده ی کردها در سوریه می باشد. ومشغول آماده سازی و ساز و برگ تشکیلات خویش است. آمادگی ما برای بدست گر فتن قدرت حکومتی بسیار کم است وامکان دارد که بعد ازفرو پاشی رژیم بعث - اخوان المسلمین قدرت حکومتی را بدست بگیرد. جای تعجب است که دوستان ما از بیانیه ی دمشق انتقاد می کنند. در حالیکه این اولین بیانیه ی ست که پروژه ی کرد بودن ما را اززیر زمین بیرون کشیده است. و مطالبات ما را به پایتخت کشانیده است. این بیانیه براستی گامی مترقیانه می باشد که در خواست و مطالبات کردها را در خود آشکار کرده است. ما به کرات سخن از حقوق ملی خود می کنیم در حالیکه هیچگاه آن حقوق را فرمول بندی و مشخص نکرده ایم. شرایط جغرافیایی ما مانند هیچیک از سه بخش کردستان دیگر کشور های همسایه ما در ترکیه – ایران و عراق نیست. اوضاع زندگی ما بسیار درهم است.

عبادی : راه حل و آلترناتیوی نیرومند برای گشودن مشکلات مبارزاتی اپوزیسیون سوریه در شرایط فعلی بزعم شما چگونه باید باشد- یابه بیانی دیگر استراتژی و تاکتیک های آن چه خواهد بود ؟

عبدوالباقی یوسف : سئوالی مطرح شده است که باید آنرا پاسخ گویم – زمانی که در سال 1957 حزب دمکرات کردستان سوریه تشکیل شد – شعار آزادی واتحاد کرد ها را درکردستان اعلام نمود. این حزب درسال 1964-65 انشعاب داد و هر دوی این انشعاب – این شعار را کنار گذاشتند. از سال 2000 به این سو برای دومین بار- این حزب اتحاد ملی بود که این شعار و تفکر سیاسی را مطرح نمود. بیگمان بسیار ضرورت دارد که نهضت مبارزاتی کرد خود را به حرکت های ملی عرب ها و نیروها ی مبارزو آزادیخواه جهانی نزدیک نماید. اما ملت کرداز طریق بیانیه ی دمشق حمایتی جهانی را جلب نکرده است - بلکه در سال 2002 تظاهرات شام آن حمایت را سبب شد. در سال 1992 دستگیری دسته جمعی کادر های مبارز کرد حرکتی تازه را پیش رونهاد. در سال 2002 گروهی از نمایندگان نیروهای مخالف رژیم سوریه از گروه هایی از جوانان کرد استقبال کردند- آیا اینکار درپایتخت صورت نگرفت ؟ ازسوی دیگر برادران من نسبت به نهضت ئاداروعظمت
آن شورش کم لطفی نمودند- این نهضت ملت کرد را زنده کرد و مبارزه ی آنها را به جهان شناساند که این کارازاعلان دمشق برنیامد. رژیم دیکتاتوری سوریه دیر یا زود تغیر می کند و اپوزیسیون شایسته است گه دیدگاه های خود را امروزی نماید. و با شفافیت بدون چشم پوشی مسئله ی ملی و سرزمین کردستان را آشکار نماید.این کارزمینه را برای تشکیل جبهه ای از کرد ها آماده حواهد ساخت. اگر کردها دست از در خواست حقوق شهر وندی برابر با عرب ها بردارند و مطالبات ملی و جغرافیایی خود را مطرح کنند موفق تر خواهند بود. همچنین کرد ها باید ارتباط های جهانی خود را گسترش دهند. کنفرانس های اروپا و امریکا پیامد هایی نیکو خواهد داشت. بازدید گروهی از مبارزان کرد از امریکا سر چشمه ی حرکتی نوین ازپیوند های جهانی کردها با خارج از سوریه می باشد.

حاجی عفرینی : استاد عبدوالباقی سخن درستی را بیان نمود که درخواست و نظر کرد ها در درون و بیرون از سوریه یکی نیست. براستی این چنین است- شایسته است که نقطه نظرها با شفافیت بیان گردد. گرو ه ها توجهی به مردم و در خواست های آنها ندارند و به تنهایی عمل می کنند. رهبری متشکل سیاسی نیست تا کرد های سوریه از آن حمایت نمایند. گرفتاری ما اینست که اعلان دمشق در درون مایه ی خود نمونه ای زنده برای مبارزات موفقیت آمیز ما تلقی نمی شود- پیشنهاد ما این می باشد که کنفرانسی ملی تشکیل گردد - تا تمامی احزاب و تشکیلات سیاسی سوریه در آن مشارکت نمایند. در آن کنفرانس باید مسئله ی ملی کرد از کسب حقوق یکسان شهروندی به مسئله ی حقوق ملی و خاک کردستان تغیر یابد. دو باره تاکید می کنم که ضرورت دارد کنفرانسی تشکیل گردد که درآن مرجعیتی سیاسی برای کردها مشخص شود.

شه لال گه دوو : مبارزه ی راهایی بخش کرد ها - عرب ها را دشمن تلقی نمی کند – مسئله ی ما مسئله ی کرد با رژیمی نژاد پرست عرب می باشد. جالب اینجاست که هیچ حزب یا گروه مخالف رژیم سوریه شعارفروپاشی را سر نمی دهند و تمامی آنها خواهان گفتگو و دیالوگ با رژیم حزب بعث هستند. تمامی آنها - مشکل کردها را درحل مسئله ی حقوق ملی و جغرافیای کرد ستان می بینند. هیچیک از آنها از مسئله ی خاک کرد ستان عدول نمی کند. اما کردستان سوریه جداشده از کردستان تر کیه ست – در میان مناطق کرد نشین – مناطق عرب نشین هم قرار دارد که کسی آنها را بدان جا کوچ نداده است. این چنین ست که جغرافیای سوریه یک پارچه نیست و قسمت قسمت می باشد. برای حل گیر و گرفت های اپوزیسیون کرد بهتر آنست که ارتباط های سیاسی خود را با گروه های ملی عرب گسترده ترکنیم و درارتباط جهانی دیپلماسی نوینی را بکار بندیم. اگر گروه های خارج از جبهه و همپیمانان به این دو جبهه نزدیک شوند شرایط بسیار موفق آمیزترخواهد شد. اگر این دو گروه هم متحد شوند درآن صورت مطالبات سیاسی کرد ها یکصدا و هم آهنگ مطرح خواهد
شد.

فتح اله حسینی : اپوزیسیون کرد قدیمی ترین نیروی اپوزیسیون سوریه ست و تنها راه حل اتحاد در جهت مطالبات کردهاست. مبارزه ی کرد ها باید خارج از سوریه دستآاورد های بهتری را ارایه دهد. و صدای مظلومیت کردها را به گوش جهانیان و رسانه های فراگیرآنها برساند- همچنین بسیار ضروری ست در شرایطی که نیروهای ستمگر بعثی به جان هم افتاده اند کردها با استراتژی هماهنگی برای کسب مطالبات سیاسی و ملی خود فورمیشن تازه ای را ارایه نمایند.
در مورد شورای رهبری مشارکت همگانی کرد ها ضروریست که این کار خود همان مرجعیت یا رهبری سیا سی کردها را نیز شامل می شود که دوستان در این نشست به آن اشاره نمودند.















No comments: