Tuesday, September 05, 2006

آشپزی بهتره یا روزنامه نگاری ؟




الو ! بله ! دفترخانگی حرف تو حرفه؟
بفرمایید!
یک سئوال داشتم ؟
در خدمتتم.
!به نظر شما آشپزی بهتره یا روزنامه نگاری
سئوال سختیه!
قرار نبود منو در آمپاس قراربد ین. آخر ممکنه به بعضیا بر بخوره!
کوش آبادی شاعر را یادته که می گوفت :
! حرف نازکتر از گل نزنیم که مبادا به کسی بر بخوره
! ببین جانم این بستگی به کشش افراد داره
یک خانم یا آقا می تونه بهترین آشپز بشه و کلی در آمد هم داشته باشه.
اصلا" بجای دفتر روزنامه بره رستوران باز کنه!
ویک خانم یا آقا ممکنه توان روزنامه نگاری نداشته باشد و بیخود زور بزنه.
البته و صد البته عکسشم صادقه!
ببین! من کسانی را می شناسم که با پارتی بازی امتیاز روزنامه ای را بدست آورده اند و حالا هی زور میزنند که بله ما هم .....! گفتم ای با با من هم کسانی را می شناسم که سالهاست روزنامه نگارند و به آنها امتیاز روز نامه نگاری و چاپ روزنامه نمی دهند! و اگر دست خودشان رابا هزار جان کندن و عشق - بی جیره و مواجب جایی هم بند کنند و روزنامه ی خوبی هم بیرون بدن. زود براشان بهانه ای جورمی شود و باید بگذارندشان کنار.! حالا یا با اخطارمسئولان و یا با تلفون های پنهانی آنچنانی .......!
عجب اوضاع شیر تو شیریه ! نه ؟ آقا جان پرت میگی . این عین عدالته ! نشنیدی که میگن عدالت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین عدالت ما!
تازه گاهی اوقات هم آشپزی همان رورنامه نگاریه . و روزنامه نگاری عین آشپزی!
مردی از آنسوی تلفن گفت ! آی ظناز شوخیت گرفته یا ما را دست اند اختی؟ گفتم اتفاقا" عین حقیقت را می گویم!
بزرگی میگه برای اینکه کارها از اینهم بهتر شود. کار بزرگ را بده به آدمای کوچک و کارکوچک را بده به آدمای بزرگ ! اینو بهش میگن! اندیشه ی ناب! و اختراع بوقی
اداره ی امور!
!دوزاریتان افتاد! آخ بابا کار هر مرد نیست خرمن کفتن - گاو نر می خواهد و مرد کهن!
مرد با عصبانیت گوشی را انداخت رو تلفن و بی خدا حافظی فلنگو بست

No comments: